mouse code|mouse code

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سپید و سیاه

هر سال در روز تولدم هم به یاد روز یا شب مرگم می افتم

اما امسال به یاد سنگ قبرم هم افتادم

سیاه یا سپید ؟!!!

 

حقاً که حقیقت دارد ،

بر روی این دنیای خاکی ، سیاهی یا سپیدی باطنی هیچ کس مشخص نیست

حتی قبرستان هم ظاهر سازی می کند


نوشته شده در جمعه 91/2/15ساعت 10:1 عصر توسط محو نظرات ( ) |

 

عجب حکایتی است !!!

مهم این نیست که خاکستری باشی !

خوشا به حالت !

حتی اگر ذره ای از خاکستریان باشی

                                               آنگاه میان سیاهان قومت نور افشانی می کنی !

 

و حال ، ای همان خاکستری !

بدا به حالت!

که میان سپیدان قومت باشی

و چه رو سیاه می نمایی !

 

عجب حکایت عجیبی!!!


نوشته شده در جمعه 90/11/21ساعت 8:48 عصر توسط محو نظرات ( ) |

تنها تو بودی که بر تخته سیاه جهلم ،

سپیده ای از گچ های فروزان علمت را تاباندی

و ای کاش می شد تمام زنگ های زندگیم را در کلاس درس تو ،

 سیاهی های آن تخته را محو کنم

هر گز تکرار نخواهد شد لحظاتی که چانه ام را بر کف دستم می گذاشتم ،

دستی که   آرنجش بر نیمکت  قلبت بود .

معلم عزیزم روزت مبارک


نوشته شده در دوشنبه 90/2/12ساعت 9:17 عصر توسط محو نظرات ( ) |

هیچ پرسیده ای چرا برنامه های زمان کودکیم  را دوست تر می دارم ؟

من گمان میکنم نه به پیشرفت تکنولوژی مرتبط است

 و نه به رشد سنی من

بلکه آن زمانها ، برنامه های تلوزیون خانه ما به رنگ برفکهای پایانی بود

همه جا و همه وقت تنها دورنگ را می دیدم

سپیدو سیاه

و برایم تفاوت نداشت که برفک باشد یا برنامه‌ی .............

 

اما  الان

آه ای خدای من

چه کسی فکر می کرد رنگها ، آنقدر زیاد شود که من ، دورنگی را ستایش کنم ؟!!


نوشته شده در چهارشنبه 89/12/4ساعت 12:29 صبح توسط محو نظرات ( ) |

 

درخت زندگی از یک ریشه آب می‌خورد !!

اما چرا بر شاخه ای

                    یک مرد سیاه بخت ، بر دار  !!

                              و بر شاخه ای دیگر ، سپیده ای تاب می خورد ؟؟

 


نوشته شده در جمعه 89/11/22ساعت 9:55 عصر توسط محو نظرات ( ) |

ابر سپید یا سیاه ، فرقی نمی‌کند

از هرکدام که باریده باشم !

            مهم آن است که سپید باشم . 

                  برکوه سیاه یا سپید فرقی نمی کند !

و آنگاه که بر آسمانی ترین زمین زندگیم  دیده نشدم ،

                                بدانم که در دامنه آن جاری هستم،

و زلال تر از همیشه ......(محو) 

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 87/8/23ساعت 3:39 عصر توسط محو نظرات ( ) |

 


نوشته شده در شنبه 87/8/4ساعت 9:55 عصر توسط محو نظرات ( ) |

 

  بیچاره یکی از میان این همه  ، 

                 اوست

                         اوست که تنها بر خانه های سیاه پا می نهاده است .

از چپ به راست ، راست بر چپ فرقی نمیکند

شاید درابتدا بر خانه ی سیاه موت میکند  ،  یا در انتهای سپید بختیش،

 یک شاه سیه رو  را مات میکند

اما به هر حال او  همیشه درخانه ی سیاه است.

 تنها سه خانه آنطرف ، یکدانه برادرش تنها بر خانه های سپید عمر میکند

آنها برادرند ، با این همه دورنگی آیا با هم برابرند ؟

دیگر مهره ها چه خوش است احوالشان، زیرا صفحه خانگیشان سپیدوسیاه است .(محو)

 

   

پی نوشت ____________________________________________________________________

   تنها یکی از مهره های شطرنج است ( فیل )
 که فقط بر خانه های سیاه حرکت میکند . حتی اگر بتواند شاهی را مات کند باز هم در خانه سیاه حرکت میکند.
  اما  دیگر فیل شطرنج ، تنها بر خانه های سفید حرکت می کند.

این دو فیل هستند و یکسان ، اما .......

 


نوشته شده در جمعه 87/3/3ساعت 1:14 صبح توسط محو نظرات ( ) |


Design By : Pichak